زهرا حاجي پور
مهاجمان فرهنگي به منظور گسترش فرهنگ الحادي خويش و كسب سلطة اقتصادي، سياسي و اجتماعي بر كشورهاي ديگر، از روشها و ابزارهايي گوناگون استفاده ميكنند. اين ابزارها و روشها متناسب با اوضاع فرهنگي، اجتماعي و اقتصاديِ گروه و ملت مورد هجوم، از تأثيرات متفاوتي برخوردارند كه شناخت ويژگيها و ميزان اثر بخشي آنها، در درك بهتر تهاجم فرهنگي مؤثر است. آنچه پيش روي شما قرار دارد، نگاهي است كوتاه به روند نفوذ دشمن در بوستان كودكان مسلمان!...
خودبرتربيني، نژادپرستي، تجارت در عرصه فحشا، تجارت برده، انحصار معاملات طلا و نقره، تحريف كتابهاي آسماني، رباخواري، مافيا، رشوه، جاسوسي و...؛ اينها ويژگيهايي ناپسند بودند كه نفرت اروپائيان را از يهود برانگيخت، به حدي كه مردم اروپا براي نشان دادن نفرت خود، يهوديان را به موش تشبيه كردند؛ حيواني كه عامل اصلي بيماري طاعون به شمار ميآيد و ورودش به هر مكاني با آلودگي و بيماري همراه است. نمود عيني اين تنفر در تئاتر تاجر و نيزي نوشته شكسپير مشهود است. اين تئاتر شخصيت تاجر يهودي طماعي را به تصوير ميكشد كه جامع تمام رذايل اخلاقي است. پس از نفوذ يهود در دستگاه دولتي انگليس ديگر كسي اين نمايشنامه را به روي هيچ يك از صحنه هاي تئاتر انگلستان نديد.1
بر همين اساس اروپائيان به كودكان خويش آموخته بودند تا براي در امان ماندن از شرّ يهوديان، از آنها دوري كنند. متفكران و سران يهود كه اغلب از سرمايهداران بزرگ دوران خود بودند، به فكر راهكاري اساسي براي اين نوع از يهودستيزي افتادند. لابي صهيونيسم (گروه فشار صهيونيسم در هاليوود) با استفاده از ابزار قدرتمند سينما و تلويزيون وارد عمل شد و با ساخت انيميشنهايي كه ستارههاي آن موش بود، اين حيوان را موجودي دوست داشتني جلوه داد. در همين راستا مجموعههاي معروف و فوق العاده معيوب ميكي موس، تام و جري و استوار ليتل 1 و 2 ساخته شد.
اولين شخصيت مشهور آثار والت ويزني؛ ميكي موس، نمادي از همان يهودي سرگردان و بيكسي است كه مدام از سوي رقيبان قويتر تهديد ميشود و او با اتكا به زيركي و چالاكي خويش بر همه آنها پيروز ميشود. بعد از ميكي موس، جري جاي خود را در دل كودكان دنيا باز كرد. موش بيآزار و دوست داشتني انيميشن تام و جري كه با گوشهاي پهن و چشمهاي درشتش هميشه بر تام، گربه نادان و احمق داستان، پيروز ميشود و او را مجبور به تسليم در برابر خود ميكند. در اين مجموعه هرگاه جري به كمك احتياج پيدا كند، دشمن تام يعني سگ به كمك او ميآيد. اين سگ بزرگ خاكستري، نماد كشور آمريكاست كه در اين كارتون؛ بيآزار، آرام و پشتيبان ستمديدگان نشان داده ميشود. كودكان يهودي مفهوم سمبل موش را دقيق ميفهمند. اين آثار در دادن حس اعتماد به نفس به مخاطبان يهودي نقشي چشمگير دارد.
كليشه شخصيتهاي مطرود و گوشهگيري كه به دليل زشترويي توسط ديگران تحقير ميشوند، در انيميشنهاي صهيونيستي به وفور يافت ميشود؛ شخصيتهايي كه در نهايت ناتواني و زشتي آنها به قدرت و زيبايي تبديل ميشود و آنها با بهرهگيري از توان اعجابانگيز خود بر همه مشكلات غلبه ميكنند و غبطة رقيبان را برميانگيزند. انيميشن «دامبو، فيل پرنده» در زمرة اين گروه از آثار است. مادر دامبو برخلاف ساير فيلها كه كلاهي زنگولهدار به سر دارند، كلاه عرقچين مانند، مخصوص يهوديان را به سر دارد و به جرم دفاع از فرزندش در اسارت به سر ميبرد. دامبو نيز طي عملياتي، پرچمي را در سيرك به اهتزاز درميآورد كه بيشباهت به پرچم رژيم اشغالگر قدس نيست!
در كارتون جوجه اردك زشت، قهرمان داستان اردكي گوشهگير، آواره و زشت روست كه در پايان به قويي زيبا تبديل شده، كه به سمت خورشيد بال ميگشايد!
عبارت رفتن به سمت خورشيد در تورات بيان شده و در بين يهوديان اين گونه رايج است كه منظور از آن، بازگشت به سرزمين موعود ميباشد.
در كارتون لوك خوش شانس (Lucky lucke)، شخصيت محوري، گانگستري سفيد پوست است كه نماد كلانتر و قانون اومانيستي آمريكايي به شمار ميآيد. لوك همواره تنهايي، غريبي و آوارگي خود را زير لب زمزمه ميكند. او با چهره و اخلاقي نيكو، اسبي بذلهگو به نام سالي و سگي خندهرو به نام بوشوگ جذابيتي دو چندان مييابد. لوك در جستجوي مجرمان و تبهكاران هيچگاه با شكست روبهرو نميشود. در بعضي از قسمتهاي اين كارتون لوك متمدن و مهربان، فرشته نجات سرخپوستان ساده لوح و مردمي از فرقههاي مذهبي خرافي ميباشد و اين گونه القا ميشود كه بدون مداخله او، جنگ قبيلگي و ظلم و تبهكاري همه جا را فرا ميگيرد. اما اين سؤال هميشه باقي است كه خانة لوك كجاست؟ چرا او هميشه با اسبش به سوي خورشيد در حال غروب، آرام و خسته حركت ميكند؟ و چرا هميشه اين ترانه را زير لب زمزمه ميكند: «من گاوچراني تنها هستم كه از خانهام دور افتادهام؟».(I m a poor lone some cowboy, and along away from home)
كليشة كودك دور مانده از ميراث اجدادي يا دور مانده از آغوش گرم مادر، تداعيگر يهودي مظلوم و دور مانده از سرزمين مادر خويش است. داستان «هاچ زنبور عسل»، «بنر»،«حنا دختري در مزرعه» و ... به كودك يهودي ميفهماند كه بايد به دنبال مادر زيبا و نوراني خود باشد و غير يهوديان موجوداتي ترسناك، بدجنس و حتي بدبو هستند كه ميخواهند او را از بين ببرند.
برخي از آثار كمپانيهاي صهيونيستي نيز محملي براي پيامهاي سياسي به شمار ميآيند. براي نمونه، در كليشة كودك شيطاني، قهرمان داستان با زيركي بر دشمنانش كه قصد تجاوز به خانة او را دارند، چيره ميشود و آنها را به شدت مجازات ميكند. در مجموعة طنز «تنها در خانه» ردّپاي چهار جنگ اعراب و اسرائيل و شكست اعراب در اين جنگ به وضوح مشاهده ميشود.
در كارتون شيرشاه (Lion king)، شير نماد سلطة جهاني يهود است. در تورات آمده است: «يعقوب، در ميان امتها و قومهاي بسيار، مثل شير در ميان جانوران جنگل و مانند شير درنده در ميان گلههاي گوسفند خواهد بود كه هنگام عبور پايمال ميكند و ميدرد و كسي نميتواند مانع او شود. قوم اسرائيل در برابر دشمنانش خواهد ايستاد و آنها را نابود خواهد كرد.»
شواليه زيبا
شكست تدريجي مسلمانان با استفاده از اهرم زنان و دختران، تجربهاي تاريخي در اندلس بود. برنامهريزان آمريكايي و اروپايي كه به نقش زنان و دختران در ترويج فرهنگ پيبردهاند، عروسك باربي را براي رسيدن به اهداف خود طراحي كردند؛ عروسكي كه براي لحظه لحظه زندگي مردم برنامه دارد. خانواده «هندلر» در سال 1945 «كمپاني متل» را در ايالت كاليفرنياي جنوبي آمريكا تأسيس كرد و ابتدا امتياز ساخت عروسك آلماني «ليلي» را كه برگرفته از شخصيت، اندام و چهرة يك زن خيابانگرد آلماني است، دريافت نمود. كمپاني مزبور، متل جك رايان (طراح موشكهاي ضد هوايي پنتاگون) را به سبب استعداد ويژهاش در شناخت فرم بدن زنان استخدام كرد. جك رايان عروسك «ليلي» را به چهره «آنگلوساكسون» (نژاد آمريكايي – انگليسي) تبديل نمود و سرانجام باربي را خلق كرد؛ دختري 10 ساله كه پاهاي بلند و فيزيك بدني لاغري داشت. لباسهاي ظريف خوشرنگ و خوش دوخت باربي محصول هنر و تفكر بزرگترين طراحان لباس دنياست كه در كمپاني متل گرد هم آمدهاند. هيچ عروسكي تاكنون به اندازه باربي لباس متنوع، زيبا و اشرافي به تن نكرده و اين خوشپوشي، به دختري اختصاص دارد كه نمايندة فرهنگ آمريكايي و نمايشگر يك زن تمام عيار آمريكايي است. عريانگرايي، اشرافيگرايي و مصرفگرايي سه مؤلفه اصلي لباسهاي باربي محسوب ميشود.
«براندا آندولينا» بازارياب كمپاني توليد كننده باربي (متل) در جملهاي تكان دهنده ميگويد: «ما همواره با دقت، آمار نوزادان متولد شده را بررسي ميكنيم و تركيب والدين و فرهنگ و زبان آنها را كاملاً در نظر ميگيريم.»
در سال 1968 كمپاني متل براي اين كه به باربي، شخصيت تربيتي جهاني ببخشد، به طراحي و فروش عروسكهاي سياه و زردي پرداخت كه اندام آنها كاملاً شبيه باربي بود، اما پوستي متفاوت داشتند. در طول جنگ عراق و آمريكا در سال 1990، عروسك باربي با پوشش نظامي آمريكايي به تهييج افكار عمومي پرداخت. پس از واقعه يازده سپتامبر، باربي با پوشيدن يونيفورم نيروهاي نظامي ضد تروريست، شعار نبرد با تروريست را سر داد. «باربي – روح آمريكايي»؛ اين جمله تيتر آگهي تبليغاتي باربي ضد تروريسم بود.
يكي ديگر از كاركردهاي باربي، پر رنگ نمودن غرايز جنسي در ذهن دختران بود. به تعبير برخي فعالان ضد باربي، اين عروسك آموزگار سكس است، در حالي كه توان عشق آفريني ندارد.
ويژگيهاي فيزيكي باربي به مثابه ملاك زيبايي زن امروز باعث شده، بسياري از زنان و دختران با پيروي از رژيم لاغري، دردام بيماريهاي سوء تغذيه گرفتار شوند.
اظهارات فمينيستها و افشاي ساختگي بودن معيارهاي زيبايي باربي شنيدني است: «باربي با قد بيش از 2 متر، تنها 46 كيلو وزن دارد. در حالي كه متوسط قد و وزن زن آمريكايي به ترتيب 163 سانتيمتر و 66 كيلوگرم است و اگر باربي در همان ابعاد جان ميگرفت، نه توان باروري داشت و نه حتي توان ايستادن به روي دو پا!»
شايد پس از تولد باربي اين ضرب المثل ميان آمريكائيان رواج يافت كه: هرچه لاغرتر و پولدارتر شوي باز هم كافي نيست!
بعد از باربي، نوع جديدي از عروسكهاي خارجي به نام «برتز» بازارهاي جهاني را غرق كرد. برتز را نسل جديد باربي ناميدهاند؛ اما برخلاف باربي، چشم آبي و بلوند نيست بلكه بر اساس الگوهاي چند فرهنگي آمريكا و جمعيتهاي غالب طراحي شده است. برتز همراه خود يك جهيزية كامل دارد؛ انواع و اقسام لوازم و وسايل جانبي با تنوعي چشمگير.
اشتياق به مُد شعار عروسكهاي برتز است و سايتهايشان از عكسهاي جذاب و طرحهاي متنوع و محصولات متعدد موج ميزند.
تولد دارا و سارا، برادر و خواهر نجيب و پاكدامن و مسلمان ايراني، خبري تكان دهنده بود كه پس از نيم قرن تخت پادشاهي پرنس باربي را به لرزه درآورد و بازتابي گسترده در عرصة جهاني يافت. اگرچه دارا و سارا براي مقابله با باربي طراحي نشده بودند، ناخواسته در مقابل باربي قرار گرفتند.
دارا تغيير يافتة نام داريوش به معناي باهوش و سارا نام همسر حضرت ابراهيم (ع) به معناي خالص و بيغش است. برخي رسانههاي جمعي بيگانه القاب گوناگوني به دارا و سارا دادهاند: باربي ايراني، عروسك ضد باربي، جنگ فرهنگي، عروسكهاي دوقلوي اسلامي، جنگ عروسكها و ... پس از دارا و سارا، فولا و ليلا عروسكهاي محجبه عرب و رزانه، باربي مسلمان، ميان كودكان مسلمان خاورميانه و آمريكا و كانادا طرفداران بسياري يافت؛ عروسكهايي كه نماد هويت و فرهنگي هستند كه با فرهنگ و هويت باربي در تعارض جدي قرار دارند.
رهبر معظم انقلاب در جملهاي تأمل برانگيز ميفرمايند:
«اگر يك انقلاب تحت فشار اقتصادي، سياسي و تبليغي قرار گيرد قابل ملامت نيست؛ ولي اگر اين انقلاب نتواند فرزندش را تربيت كند قابل ملامت و سرزنش است.»
منابع
1. ابوغنيمه زياد، يهود و فرهنگ و رسانههاي غربي.
2. www.mouood.org.
3. سايت صهيونيسم و برنامههاي كودكان.
4. www.yahood.net.
5. CD هفته نامه همشهري جوان، (ويژه كارتون)، شماره 97، آذر 85.
6. هفته نامه همشهري جوان، شماره 97، آذر 1385.
7. بروشور جنگ عروسكها، واحد امور رسانههاي جامعه الزهرا (س).
8. بروشور بمب كارتوني، واحد امور رسانههاي جامعه الزهرا (س).
9.www.tebyan.net.
12. اكبر مظفري، پژوهشي در عروسك آمريكايي باربي، انتشارات شاكرين، قم، چاپ اول.