گفتوگو با سردار دکتر محمد دريايي
پاي سخن او كه مينشينيم، آن قدر صميمي و مهربان سخن ميگويد كه گويا سالهاست او را ميشناسي و چرا اينگونه نباشد؛ وقتي عمري را با شهيدان و ياران جهاد و خون و شهادت سپري كرده است. از آغاز انقلاب تا پايان جنگ و پس از آن تاكنون، در ردههاي مختلف امنيتي، عمر خود را سپري كرده و از نزديك مترصّد جريانهاي غير خودي و ضد انقلاب بوده تا در پاسداري از حريم نوراني انقلاب، از همه دستاوردها و ثمرة مجاهدت مردان خدا حفاظت كند. او و همچون او، در گوشه و كنار كم نيستند كه خاموش و گمنام، سر در گرو فرمان ولايت سپردهاند و در كنار سرداران و فرماندهان خاكريز انديشه و فرهنگ در حوزه و دانشگاه، در زمره لشكريان بقية الله (عج) نشان سربازي ولايت را يافتهاند. با آنكه نشانههاي تركش و انفجار در جاي جاي بدن اوست و صحبت طولاني براي او دشوار است، اما مهربانانه دو ساعت و نيم، ما را تحمل ميكند و پرسشهاي ما را پاسخ ميگويد. پاي سخن «سردار دكتر محمد دريايي» مينشينيم و با جرياناتي كه جامعه ديني و مسلمان ايران را نشانه رفتهاند، بيشتر آشنا ميشويم...