سيدحسين ميلاني
هرگونه کوشش براي ثبت و تشريح تئوريهاي مربوط به رسانهها با ماهيت پيچيده و گاه سرکش اصل موضوع رسانهها روبرو ميشود. در دهههاي گذشته شاهد بروز تفارق آرايي بودهايم که از کشاکش دو سنّت نظري در اين زمينه سرچشمه ميگيرد. در يک سو، تئوريهاي موسوم به اجتماعي ـ رفتاري قرار دارند که گاه آنها را علوم ارتباطات نيز ناميدهاند و در سوي ديگر تئوريهاي فلسفي ـ فرهنگي قرار دارند. گروه نخست را افرادي چون هارولد لاسول و ليپمن تشکيل ميدهند و در گروه دوم، مک لوهان، آدورنو و هربرت دريفوس صاحب نظريههاي تأثيرگذار هستند. اين تقابل، بخشي از تحولاتي اساسي است که درون حوزه علوم اجتماعي و علوم انساني صورت ميپذيرد.