علياصغر سياحت هويدا
دغدغههاي ساختاري يک جامعه باعث تغيير کنشها و واکنشهاي اجتماعي در گستره يک جامعه ميشود، حال زماني که خواستههاي يک تغيير ساختار به معناي انقلاب، مباني فرهنگي داشته باشد، بايستي آگاهسازيهاي متناسب با آن را نيز در متن مردم انجام داد و اين اتفاق سرمنشأ حُسن يا قبح آن حرکت مردمي ميشود؛ يعني اين که انقلابيون پايبند به اصول فکري آن جريان وقتي ادامه مسير را همراهي ميکند که توطئههاي رواني و اتفاقهاي گوناگون، او را گمراه نکند و الّا تجديدنظرطلب ميشود و اندکاندک به آغوش دشمن ميرود؛ به سان همان فردي که پس از خواندن کتاب انقلاب هانا آرنت اعتراف ميکند که چه اشتباهي کرديم انقلاب نموديم!...