محمدحسن عليجانزاده روشن
عدالت به عنوان رکني از مباحث اسلامي در ساختار جامعه و رفتارهاي انساني، امري اثرگذار و بديهي است؛ بنابراين بايد با باز تعريف درست از آن با تمسک جستن صحيح از منابع فقهي، در صدد ايجاد پيشرفت همه جانبه و صحيح در جامعه بود. در تعريف مفهوم عدالت سه گونه تعريف: توازن، تساوي، رعايت استحقاقها و عدمتبعيضها و يا «اعطاء ذي کل حق حقه» را آوردهاند. آنچه که در اين تعاريف ميتوان به آن تمسک کرد همان تعريف سوم است؛ يعني عدالت عبارت است از: دادن استحقاق و حقي که هر انسان موجب خلقت خود بالقوه و به موجب کار و فعاليت خود بالفعل بهدست آورده است. در نقطهي مقابل آن ظلم است که آنچه را که فرد استحقاق دارد به او ندهند و از او بگيرند و نيز تبعيض است که در شرايط مساوي موهبتي را به يکي بدهند و از ديگري دريغ بدارند...