سيدحسين ذوالفنون
تغيير الفبا و اصلاح زبان، طرحي بود كه استعمارگران از تأثير فراوان آن در بيهويت نمودن يك ملت، به خوبي آگاهي داشتند. ادبيات و معماري، نخستين عرصههايي است كه استعمارگران در هر نقطه و مكاني از عالم، آنها را مورد هدف قرار دادهاند. ايران نيز از فهرست مناطق استعماري جدا نبوده است. از همين رو در نخستين سالهاي آغاز استعمار ايران توسط قدرتهاي بزرگ اصلاح زبان و ادبيات فارسي، كه سرشار از محتوا و معاني بلند عرفاني و ديني است، توسط منور الفكران و غربزدگان مطرح شده است. در پي تحقق اين هدف شوم و تغيير الفبا، فرزندان و نسلهاي پرورش يافته با اين نوع از ادبيات توخالي و كلمات ناهمگون، كه تركيبي از «شتر گاو پلنگ» ادبي است، هيچ گاه به فهم و درك فرهنگ و هنر منبعث از وحي و مليت خود، نائل نميشوند، آنگونه كه در تركيه رخ داد و طي يك دهه، مسلمانان آن ديار از فهم متون و معارف ديني به كلي درماندند و حتي معارف و علوم برخاسته از فرهنگ و مليتشان نيز به بوته فراموشي سپرده شد. اكنون نسل باقي مانده از امپراطوري عثماني كه روزگاري بر پهنه عظيم دنياي اسلام در چند قرن حكومت ميراند، عاري از هرگونه نمادهاي ديني و معارف الهي است و در عطش دستيابي معارف ديني به سر ميبرد. اين طرح هم اكنون توسط آمريكا و انگليس در عراق و افغانستان و آسياي ميانه به صورت جدي دنبال ميشود. آنچه در پيش روست، پژوهشي كوتاه است از نخستين پيشنهاد دهنده اصلاح زبان و ادبيات فارسي...