حامد عبداللهي
سخن از اخلاق و رفتار نيکو گفتن و مثال آوردن از حاکمان يک جامعه در تاريخ و نقل داستانهاي کذايي، چندان دشوار نيست. به همه ما در دوران آموزشي، اين ضربالمثل را با آب و تاب تمام، آموختهاند که «تو نيکي ميکن و در دجله انداز» ولي هيچگاه نگفتهاند انداختن چند قرص نان به دجله در هر روز، کاري عبث و اسراف است و پادشاه هم با کدام مجوز شرعي و قانوني به خود اجازه داده از اموال عمومي مردم به کسي که نان اسراف ميکرده بذل و بخشش کند به بهانه اين که شازده گمگشته از آن نانها خورده و زنده مانده است!