سيدعبدالمجيد پيشبين اشکوري
تاريخ عمليات نفوذ به معناي موّسع آن به قدمت تاريخ بشري است اما امروزه حذف اراده و تغيير رفتار مخاطبان از طريق سلطه بر افکار و اذهان آنها مؤثرترين خطمشي پيروزيساز است. بهواقع در جهان کنوني، سياست ابدان (غلبه بر بُعد جسم و فيزيک انسانها به منظور پيروزي) به «سياست اذهان» (غلبه بر افکار و اراده افراد و دستکاري در تمايلات و گرايشها به منظور پيروزي) تبديل شده است. بسترسازي و فراهمشدن زمينههاي تغيير رفتاري بخشي از جمعيت يک کشور، نوعي فرآيند بلندمدت است که جزو اهداف راهبردي قدرتهاي بزرگ بوده و بهطور عمده در پرتو راهبردهاي منطقهاي و بينالمللي تعريف ميشود. اين بسترسازي و حتي به ثمررساندن عمليات نفوذ کارويژه اصلي عمليات رواني است. چنانچه در جريان يک پروژه براندازي، عمليات رواني با موفقيت پيش رود و نظام سياسي حاکم، فاقد رهبري سياسي خردمند بوده و دچار ضعف دروني شده باشد، به احتمال زياد نفوذ صورت ميگيرد. و در اين ميان بستر انتخابات، بهترين فضا و موقعيت را براي اجرايي کردن عمليات نفوذ در اختيار نظام سلطه قرار ميدهد، که مقابله با آن هوشياري آحاد جامعه را ميطلبد...