سيدمحمدرضا رضي
اين روزها که گفتمان جديد «اعتدال» به عنوان ادبيات حاکم بر انديشه و رفتار جريان عهدهدار مديريت اجرايي کشور معرفي شده است، اين سؤال مطرح ميشود که آيا اين يک گفتمانِ واقعاً جديد است؟ و يا مانند بسياري از آرمانها و واژهپردازيهاي جريان روشنفکري غربزده در کشور، ريشه در افکار جريانات فلسفي غربي دارد. هر چند ميتوان معاني درستي براي اعتدال آن هم در زمينه اقتصاد، در نظر گرفت اما بايد به بررسي سابقه و جريانشناسي گفتمان اعتدال و سير تاريخي آن، دست کم در علم اقتصاد که موضوع اين نوشتار است، بپردازيم تا با معناشناسي صحيح از اعتدال اقتصادي مورد نظر دولت تدبير و اميد، نحوه تعامل با آن مشخص شود...