هادي مازندراني
واژه «فتنهگري» مرد و زن نميشناسد. در طول تاريخ مردان و زنان فراواني بودهاند که با رقم زدن فتنههاي گوناگون، نام خود را در شمار «فتّان»هاي روزگار قرار دادند. در اين مقال برآنيم تا به صورت مجمل، فتنهگريهاي سه تن از زنان فتّانه در سه برهه از تاريخ را مورد بررسي قرار دهيم؛ يکي صدر اسلام و ديگري در دو مقطع از تاريخ ايران. در اين راه البته ميشد به دو دوره تاريخي ديگر هم اشاره کرد؛ يکي عصر پيامبران و زناني از قبيل همسران نوح و لوط که در آيه 66 سوره تحريم صراحتاً از فتنهگريهاي آنان نام برده شده است و همينطور فتّانهاي به نام «هيروديا» که دخالت مستقيم در شهادت حضرت يحيي داشت و ديگري دوران تاريخ باستان ايران و وجود زناني اساطيري همچون «جَه»، «پري»، «بوشاسب» و ... و حتي اشاره به زنان يهودي و ساير ملّتها. با اين همه، پرداختن به همه اين موارد، مقال و مجالي فراختر ميطلبيد. از اين رو در اين تحقق به تريلوژي (سهگانهها) فتّانههاي صدر اسلام و تاريخ ايران پرداخته شد تا با بهرهگيري صحيح از مقال و مجال، گوشهاي از «فتّانه بازيهاي» فتّانههاي تاريخ را مورد واکاوي قرار دهيم...