حسن طاهري
زخم كهنهاي است اين زخم دردناك. زخم جانْشكاري كه سالهاست دل دوستان انقلاب و علاقهمندان به اسلام ناب در آرزوي درمان اوست. هرچه مرهم و داروي نو بر اين كهنه زخم مينشيند، گويا نه تسكين ميبخشد اين آلام مانده در پيكر را و نه مداوايي ميدهد، بيمار خفته در بستر را. چه بايد كرد؟ چه بايد گفت؟ چه بايد نگاشت؟ بيانصافي نشود، جمع اندكي هستند كه خلاف موجها و تندبادها در دل حادثهها ميروند. نميشود تلاش و مجاهدت خالصانه و خستگيناپذير مجاهدان سنگر علم را در دانشگاهها و حوزههاي امروزين ناديده انگاشت و از سر بيمهري و جفا همه را به يك نگاه راند، اما پرسش نايافته پاسخ اين است: «گفتمان پيروزمندانه دين در دانشگاه، چه زمان تحقق مييابد؟» يا بهتر است بازگرديم به همان شعار سراسر شعور و آرزوي سرشار از معرفت حضرت روح الله (ره)؛ وحدت حوزه و دانشگاه. گفتن و نوشتن در اين باب، حلقههايي ممتد ميطلبد تا سلسله حقيقت را در اين جايگاه بنماياند...