امروزه در ميان مباحث مربوط به دانش مديريت، يکي از موضوعات مهم، بحث «مديريت و برنامهريزي استراتژيک و راهبردي» است. دو مؤلفهي مهم در مديريت راهبردي، يکي توجه به تغييرات محيطي و پيشبيني آنها، و ديگري توجه به فعاليت و برنامهريزي رقبا است. در دنياي امروز، سازمانها و مديراني که در برنامهريزي و مديريت خود از اين دو عنصر غفلت کنند، توان رقابت را از دست داده و به تدريج بهطور کلي از صحنه حذف خواهند شد. براي مثال، شرکتي که در زمينهي توليد گوشي تلفن همراه فعاليت ميکند، اگر به تغيير و تحولات فناوريهاي مربوط به اين حوزه و پيشبيني آن بياعتنا باشد، و يا چگونگي فعاليت ساير شرکتهاي رقيب در اين عرصه را رصد نکند، ديري نخواهد پاييد که مشتريان و سهم بازار خود را از دست خواهد داد و عرصه را به ساير رقبا واگذار خواهد کرد. در گذشتهاي نه چندان دور که عوامل تأثيرگذار محيطي و ميزان تغييرات آنها زياد و شديد نبود، نياز چنداني هم به مديريت و برنامهريزي استراتژيک احساس نميشد. اما امروزه وضعيت کاملا متفاوت است و با شرايطي روبرو هستيم که در آن، هم تعداد عوامل اثرگذار محيطي افزايش چشمگيري پيدا کرده و هم ميزان تغييراتي که در هر يک از اين عوامل رخ ميدهد به هيچ وجه با گذشته قابل مقايسه نيست. با توجه به اين وضعيت، امروزه اساسا براي اداره امور سازمانها راهي غير از مديريت و برنامهريزي استراتژيک وجود ندارد و قطعا يکي از رموز مهم در بقا و موفقيت سازمانها توجه به مديريت راهبردي است.
با توجه به توضيحات مذکور، يکي از ويژگيهاي برجستهي مديريتي علامه مصباح يزدي را بايد توجه و اهتمام عملي ايشان به مديريت راهبردي دانست. ايشان ...