نويسندگان: زينب ابوذري، فائزه حسين خاني، الهام عباسي
نيل پستمن تاريخ فرهنگ را به سه دوره تقسيم ميکند. دوره اول دوره فرهنگ ابزار است. در اين دوره، توليد ابزار، تنها برخاسته از نيازهاي بشر و در راستاي خدمتگزاري و کمک به اوست، ماهيت ابزار در اين دوره نهتنها هيچ نفوذ و دخالتي در مباني فرهنگي و اعتقادي آن نداشتند بلکه کاملا در خدمت ايدئولوژي بودند. دوره دوم دوره تکنوکراسي يا فنسالاري است، در اين دوره همه شرايط، تحولات، خواستهها و ويژگيهاي اجتماعي تا حد زيادي تابع سير تحول و تکاملي ابزار است. در چنين جامعهاي ابزار، تکنيک و علوم در اجتماع و فرهنگ هضم نميشود بلکه به آن هجوم ميبرد و قصد دارد که جايگزين فرهنگ شود. دوره سوم، تکنوپولي يا انحصارگرايي تکنولوژي ناميده ميشود. در اواخر قرن هجدهم بود که تکنوکراسي تلاش خود را براي سيطره کامل بر فرهنگ و ظهور تکنوپولي آغاز کرد. اينک ما در عصر تکنوپولي به سر ميبريم؛ عصري که تکنوکراسي، رقيب ديرين خود يعني فرهنگ را شکست داده و اين تکنولوژي است که در مقام برتر و انحصاري خودش بر باورها و اعتقادات و سنّتهاي بشر خدايي ميکند، و بارزترين مصداق چنين نظام و جامعهاي، همانا ايالات متحده آمريکا است...