نقش آرمانگرايي سياسي در رفتار سياسي اميرالمؤمنين(ع) از نگاه نهج‌البلاغه

  • warning: Missing argument 1 for t(), called in D:\WebSites\nashriyat.ir\themes\tem-nashriyat\upload_attachments.tpl.php on line 15 and defined in D:\WebSites\nashriyat.ir\includes\common.inc on line 962.
  • warning: htmlspecialchars() expects parameter 1 to be string, array given in D:\WebSites\nashriyat.ir\includes\bootstrap.inc on line 869.

دكتر سيدحسين هاشمي

اهداف وآرمان‌هاي يک فرد يا جامعه، سرلوحة حرکت فرد يا جامعه قرار مي‌گيرد و پيروزي‌هاي مختلف، مرهون اتحاد و عزم جامعه در پيگيري آن آرمان‌هاست. به عکس عقب‌افتادگي يک نظام و يا فرد مي‌تواند چند عامل داشته باشد که مهم‌ترين آن‌ها؛ خلأ بي‌آرماني، نداشتن عزم و اتحاد در پيگيري آرمان‌ها و فاصله بيش از اندازه آرمان‌ها تا واقعيت است و آرمان‌گرايي براساس نوع جهان‌بيني انسان‌ها شکل مي‌گيرد. در حوزه سياسي نيز اهداف و آرمان‌ها است که نظام و سياست‌مداران را حرکت مي‌دهد. از اين رو انديشمندان، فلسفه‌ها و اهدافي براي تشکيل حکومت ذکر کرده‌اند؛ از جمله توماس هابز، فلسفه تاسيس حکومت را رسيدن به صلح و آرامش مي‌داند و پيروان نظريه اصالت سودمندي، هدف از تاسيس دولت را سودمندي و فايده آن در رساندن افراد به لذت مي‌دانند. اما در نظام آفرينش براساس نظام احسن،انبياي الهي با جهان‌بيني توحيدي به دنبال هدف آفرينش و رساندن بشر به کمال حقيقي هستند که همان مقام خليفۀ‌اللهي و رهاسازي از بردگي اهداف پست و دنياگرايي است...