حجتالاسلام محسن داودآبادي / اسماعيل بيوكافي
موضوع تبليغ براى هر مكتب، مذهب، حزب و گروه در طول تاريخ ازاهميت فوق العاده اى برخوردار بوده، و بزرگترين نقش را در معرفى، نشر، حفظ و حراست از اصول و مبانى آنها و تقويت پيروانشان ايفا كرده است. بدون ترديد، اگر مبلغان توانا و زبردستى به تبليغ و ترويج اصول و مبانى مكتب هماهنگ با زمان نپردازند، استمرار آن اصول و مبانى از ضمانتى برخوردار نخواهد بود و از مكتب و پيروان آن، جزآثارى در اوراق تاريخ باقى نخواهد ماند. اگر مكتب و مرامى در جهان توانسته است حضورش را در صحنههاى بينالمللى يا منطقهاى حفظ كند و آثار و پيروانى داشته باشد، وجود جايگاه بلند عنصر تبليغ، در آن مكتب و مرام بوده كه آنها را داراى نقش نموده و از زوال و نابودى نگهداشته است. به عنوان نمونه مسيحيت كنونى از نظر منطق و محتوا قدرت چندانى در مقابله با شبههها واشكالاتى كه از ناحيه ديگران متوجه آن مى شود، ندارد، ولى سر اين كه توانسته است در صحنه هاى افكار و عقائد و مجامع جهانى حضور خود را حفظ كند و به حيات خويش ادامه دهد و در عين حال در انديشه تسخير محدودههاى ديگرى از جهان باشد، توجه و اهميت دادن كليساها و مبشرين مسيحيت به تبليغ و استفاده از اين سلاح و شيوه هاى پيشرفته آن بوده است...