محمدرضا فلاح
جريان فتنه و جريان انحرافي؛ دو آفتي بودند که در سالهاي اخير پيکره جمهوري اسلامي را مورد هجمه خود قرار دادند و بخشي از توان نظام صرف مقابله با اين آفات شد. اين دو جريان هر چند در نگاه نخست، هيچ پيوندي با هم ندارند، در لايههاي زيرين برخوردار از قرابتهاي بيشماري هستند؛ مثلاً هر دو گروه نخبگان جامعه را ميخرند؛ قانونشکني ميکنند؛ قانون را دور ميزنند؛ از ابزارهاي نوين ارتباطاتي مانند اينترنت و شبکههاي مجازي استفاده مينمايند؛ از دين استفاده ابزاري مينمايند؛ براي حذف ولايت فقيه از هيچ کوششي فروگذاري نميکنند؛ مسائل اصلي را فرعي و مسائل فرعي را اصلي ميکنند؛ با باندهاي ثروت ارتباط دارند و مواردي ديگر که پرداختن به تمامي آنها فراتر از حوصلۀ يک مقاله است و ما در اينجا به يک مورد از اين تشابهات که از همه مهمتر به نظر ميآيد، ميپردازيم...