فراموشي هنر توحيدي و رونق هنر اهريمي
اول: توحيد، افق حرکت و همه توان و قدرت انسان مسلمان، در زندگي دنيايي اوست. اگر کعبه خانه خدا و قبله بودن آن، نه فقط يک خانه سنگي و حرکت شعاري بلکه؛ محور جهانبيني و قلب و عمق مکتب به شمار ميآيد و در همه رفتارها و اعمال، شرط صحت تلقي شده است، پس رو نمودن و توجه به سمت خانه و صاحبخانه خالق هستي، در خلق اثر يک هنرمند، شرط قبول افتادن در نزد خدا است. در آموزههاي اسلامي از عبادات و کار و تحصيل گرفته تا ذبح حيوان و دفن ميت، سفارش فراواني شده است تا انسان به سمت قبله و کعبه نظر داشته و هر آنچه که ميگويد ميخواند و ميپوشد و مينوشد و ميخواهد، از يک سمت و جهت طلبد و لا غير...