حنانه صادقي
وقتي انفاق ميکني که نياز خودت را برطرف کرده باشي، اما وقتي ايثار ميکني، آنچه را که خودت نياز داري، ميبخشي! خودخواهي را کنار ميگذاري و همنوعت را بر خودت ترجيح ميدهي. وقتي ايثار ميکني؛ يعني به خدا اعتماد ميکني. شايد در زندگيات، هميشه خدا را در نظر داشته باشي و هميشه از او ياري بگيري و به زبان، توکّل و تکيهات بر خدا باشد، ولي تا ايثار نکني و دستت را از آنچه که داري تهي نکني و داشتههايت را با ديگران تقسيم نکني و در انديشههاي آنان شريک نشوي، معني اعتماد به خدا را نميفهمي. آنچه را که داري، فقط او ميتواند جبران کند! ايثار جان در راه خدا، بالاترين درجه ايثار است. کسي که جانش را با خداوند معامله ميکند، درجهاي والا بر دوشش ميزنند و آن درجه شهادت است. او شهيد ميشود و به شهود ميرسد. شهيد، خود را فدا ميکند تا خلقي به آسايش برسند. انساني که در راه خدا قدم برميدارد و روحش به تعالي ميرسد، رها ميشود. هيچ پاداشي نميتواند او را راضي کند، روحش در اين دنيا نميگنجد، نميتواند بماند، اگر بماند، گرفتار عذاب است. ديگر دنيا زندان اوست. بايد هجرت کند، تا به آرامش برسد. خداوند بهترين پاداش را به او ميدهد؛ شهادت!...