طيّبه محمّدي
نگاه به عملکرد جبهة مخالفان در صدر اسلام، صدر انقلاب و فتنه اخير؛ حاکي از نقاطي مشترک است که در هر برهة زماني به گونهاي، در رقابت سياسي اين طيف با جريان مقابلش، ظهور و بروز پيدا کرده است. به عبارت ديگر روند تاريخ در نوع ابزار و به کارگيري آن تفاوتهايي را براي آنان ايجاد کرده است وگرنه در ماهيت متفاوت نيستند. محور مشترک و هجمة اصلي آنان همواره اسلام ناب، فرهنگ غني اهل بيت (عليهم السلام) و پس از آن قدرت و حاکميت دين يعني امامت و ولايت بوده است. در عرصة رقابت سياسي نيز تاکنون هر فرد يا گروهي که واجد اين اصول بوده، آماج انواع تهمتها و شايعهها قرار گرفته، به گونهاي که در نهايت حذف فيزيکي او توجيهپذير و قابل قبول جلوه داده شده است. «شهيد بهشتي» مصداق بارز فردي است که علاوه بر دارا بودن ويژگيهاي شخصيتي منحصر به فرد، در تمام مراحل زندگي مبارزاتياش، مدافع اصول مذکور بود. از اين رو جبههاي منظم و منسجم از مخالفان نظام، به ترور شخصيت او پرداختند...