گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمين سالک
حيدر معصومي
حرفهاي يک مبارز و مجاهد پاکباخته انقلاب اسلامي که سختترين رنجها و شکنجهها را در راه آرمانهاي سترگ انقلاب اسلامي متحمل شده است، موضوع کتابي پُربرگ است تا بتواند طبع جويندگان حقيقت را سيراب کند. گمان ميکرديم او به خاطر مسئوليتي که به عنوان سخنگوي جامعه روحانيت مبارز تهران عهدهدار است، در خفا و لفافه سخن گويد و مانند بسياري افراد با رعايت احتياط! براي روزهاي مبادا يکي به نعل بکوبد و يکي به ميخ. اما او همانند روزهاي جواني، شور و شوق مبارزه و جهاد در کلامش جوشان بود و به جواناني چون ما انرژي ميداد. حيف که در اين جستار کوتاه، فرصت پرسيدن از خاطرات او از مسئوليتهاي مختلفي که در طول انقلاب اسلامي داشته است، فراهم نشد. خاطراتي خواندني از زماني که مسئول کميته انقلاب اسلامي بود، زماني که فرمانده بسيج کل کشور بود و خاطرات شنيدني از اين دست که گفتوگويي مجزا ميطلبيد و اميد است در فرصتي ديگر فراهم آيد. گفتوگوي حاضر با نگاهي تحليلي، به جريان نفاق از اولين دهه پس از پيروزي انقلاب اسلامي تا فتنه سال 1388 پرداخته است...