غربازمنظرعقبههايتئوريک1
ديدگاهعلامهطباطبايى(ره)دربارهمغربزمين
به کوشش: الف ايلامي
ممكن است خواننده محترم بگويد: گيرم دعوي شما حق باشد، يعني نظام اجتماعي، عالىترين نظام و نظر اسلام در پديد آوردن جامعهاي صالح، پيش رفتهترين و متقنترين و اساسىترين نظريهها باشد و حتي از نظريه جوامع پيشرفته عصر حاضر نيز متقنتر باشد، ولي وقتي ضامن اجرا ندارد چه فايده؟ و دليل نداشتنش همين است كه در طول چهارده قرن به جز چند روزي در همان اوائل بعثت نتوانست خود را حفظ كند و جاي خود را به قيصريت و كسرويت داد و حكومتش به صورت حكومتي امپراطوري در آمد، آن هم بصورت ناهنجارترين و فجيعترين وضعش، و اعمالي را مرتكب شد كه امپراطوريهاي قبل از او هرگز مرتكب نشده بودند، به خلاف حكومت زائيده شده از تمدن غرب، كه همواره روي پاي خود ايستاده، هيچ تغيير ماهيتي نداده است.[شبههاي كه دل غرب زدگان را به خود مشغول داشته است] و همين خود دليل بر اين است كه تمدن غربىها پيشرفتهترين تمدن و نظام اجتماعيشان متقنترين و مستحكمترين نظام است كه سنت اجتماعي و قوانينش بر اساس خواست مردم و هر پيشنهادي است كه مردم از روي طبيعت و هوا و هوسهاي خود مىكنند و در اين باره معيار آن را خواست اكثريت و پيشنهاد آنان قرار داده...