اجتهاد در انقلاب

  • warning: Missing argument 1 for t(), called in D:\WebSites\nashriyat.ir\themes\tem-nashriyat\upload_attachments.tpl.php on line 15 and defined in D:\WebSites\nashriyat.ir\includes\common.inc on line 962.
  • warning: htmlspecialchars() expects parameter 1 to be string, array given in D:\WebSites\nashriyat.ir\includes\bootstrap.inc on line 869.

محمدرضا فلاح

تنوع آرا و گستردگي نظريات دربارة پيدايش انقلاب اسلامي، بيش از هر چيز، پيچيدگي اين رويداد را مي‌نماياند. اين انقلاب اگر رخدادي ساده مي‌بود، ما تماشاگر چنين طيف گسترده‌اي از ديدگاه‌ها نبوديم؛ ديدگاه‌هايي كه به تبيين انقلاب پرداخته‌اند را مي‌توان در دو دستة كلي «تئورهاي تك علتي» و «تئوري‌هاي چند علتي» جاي داد. با واكاوي دقيق‌تر انقلاب در مي‌يابيم كه تئوري‌هاي تك علتي كامل نيستند و بايد براي تبيين انقلاب، از مدل‌هاي تبييني چند علتي بهره بگيريم.براساس اين مدل، علل رخداد انقلاب به دو شاخة «علل ساختاري» و «علل ارادي» تقسيم مي‌شود. مشكلات ساختاري كه طي مدت زمان طولاني شكل گرفته و ريشه‌دار شده بودند، زمينه‌اي را براي ايجاد يك تحول بنيادين فراهم آوردند و علل ارادي در شيارهاي اين علل ساختاري رواني شده و بحران را دامن زدند و به حركت انقلاب شتاب بخشيدند. علل ارادي انقلاب چند امر هستند كه مهم‌ترين آن ظهور امام خميني به عنوان رهبر است. ويژگي برجستة‌ امام، اجتهاد ايشان بود كه منجر به چنين تحولاتي شد. اين نوشته كوتاه مي‌كوشد تا نظري اجمالي و گذرا به جايگاه اجتهاد در انقلاب داشته باشد...