قاسم روانبخش
هر چند برخي فيلسوفان غربي؛ مانند هيوم و پيروانش براين باورند که ميان بايدها و نبايدها و هستها و نيستها يک شکاف واقعي وجود دارد و آنها نميتواند نتيجهي هستها و نيستها باشد بلکه ارزشهاي اخلاقي و حقوقي نسبي و تابع خواست انسانهاست. ولي واقعيت آن است که لزوم اخلاقي به معناي ضرورت بالقياس فلسفي است. بر اين اساس بايدها و نبايدها به هستها و نيستها باز ميگردد و به نوعي، لزوم اخلاقي انعکاس هستها و نيستهاست. بر اين اساس صفات و رفتارهاي اختياري انسان از جهت تاثيري که در کمال اختياري دارند، ارزشگذاري ميشوند و کمال اختياري انسان و تاثير صفات و رفتارهاي اختياري در دستيابي به آن واقعيت است...